کنجد کوچولوی من و باباش

کنجد کوچولوی من و باباش

از لحظه های قشنگ حضور مهمون جدیدی به جمع دو نفره امون مینویسم
کنجد کوچولوی من و باباش

کنجد کوچولوی من و باباش

از لحظه های قشنگ حضور مهمون جدیدی به جمع دو نفره امون مینویسم

سرویس خواب کنجد خان

سلام سلام 

دیشب رفتیم سرویس خواب گل پسرم رو خریدیم دو هفته دیگه میارنش برای نصب  انقد این باباش بیخیاله من داشتم از دستش دق میکردم دیشب با دعوا برداشتمش بردم و خداروشکر اذیت نکرد و بعد از بازدید از چند جا از جمله آپادانا ، سلطان کوچولو و تی تی نهایتا خرید کردیم  . 

نمیدونم چرا انقد ذوق داشتم هی تو راه جیغ میکشیدم پسرم تخت داره مثل این ندید بدیدها 

راستش رو بخواین یه یه هفته ای هست استرس گرفتم نمیدونم چرا ولی همه اش فکر میکنم اگه بچه زودتر دنیا بیاد من چقدر کار انجام نشده دارم تصمیم گرفتم توی دو هفته آینده تمومش کنم این هفته که داره میاد قراره باباش کارای اتاق رو مثل پرده و کاغذ دیواری و .. رو انجام بده (البته اگه مثل همیشه بدقولی نکنه) 

 اگه مامانم هم بیاد پیشم میرم خرده ریزاش رو میخرم . البته خرده ریز هم نیستند کالسکه و کریر و صندلی غذا و بی بی واش مونده لباساش رو هم تقریبا خریدم ، فقط یه چند دست لباس بیرونی میخواد که اونم توی دو هفته آینده میگیرم ساک بیمارستان رو هم تصمیم گرفتم زودتر جمع کنم که اگر خدای نکرده یه وقت احتیاج شد دیگه همه چیز آماده باشه . 

.روزا برام سخت میگذره پر از دلشوره و ذوق و ترس نمیدونم چی شده ؟  احساساتم قاطی پاطی شده رفته برای خودش

ذوق دارم بخاطر دیدن زودتر گل پسرم ، دلشوره دارم بخاطر تموم نشدن کاراش ، وضعیت کاریم و دست تنها بودنم و ترس دارم بخاطر سلامتش . هنوز اون داستانای آزمایش غربالگری تو دلم مونده و جدای ترس و استرس طبیعی مادرانه برای بچه اون قضیه ترسم رو دو چندان میکنه بعضی وقتا که بهش فکر میکنم یه دفعه ناخودآگاه میزنم زیر گریه .

البته دارم تلاش میکنم تا جاییکه امکان داره شرایط و احساساتم رو مدیریت کنم ولی خوب سخته .

دیگه جونم براتون بگه که کارای شرکت رو هم یواش یواش دارم جمع و جور میکنم . چون حجم کارا این چند وقت زیاد شده بود ، یکی دو ماهی میشه یه نفر نیرو بهم دادن که هم کمکم باشه و هم اینکه بعدا که نیستم کارام رو انجام بده دختر خوبیه توی این دو هفته ای خیلی کارا رو بهش منتقل کردم از اول مهر هم میخوام دوروز در هفته نیام چون بهم فشار میاد . البته این ماه هم جمع مرخصی های ساعتی و روزانه ام 7 روز شد  فکککک کنننن یعنی در واقع 7 روز کسر کار داشتم و از حقوقم کم میشد (چون مرخصی هام رو همون 5 ماه اول بارداریم تموم کردم ) ولی یه ساعت پیش از دفتر مدیریت زنگ زدن گفتن عفو خوردم فقط 3 روزشو کسر میکنن  

خلاصه مشغولم و حسابی درگیر فردا هم عید قربانه و مهمان پدرشوهر هستیم فعلا خدافظ راستی تو ادامه مطلب عکس سرویس خواب گل پسر رو میذارم دیشب عکس گرفتم ازش 

 

 


نظرات 1 + ارسال نظر
shadi چهارشنبه 1 مهر 1394 ساعت 16:35

به سلامتی...اخ چقدر نازه سرویسش مبارکه,,خداروشکر که همه چیز خوبه

مرسی عزیزم خودم هم خیلی ذوق دارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.