کنجد کوچولوی من و باباش

کنجد کوچولوی من و باباش

از لحظه های قشنگ حضور مهمون جدیدی به جمع دو نفره امون مینویسم
کنجد کوچولوی من و باباش

کنجد کوچولوی من و باباش

از لحظه های قشنگ حضور مهمون جدیدی به جمع دو نفره امون مینویسم

باورم نمیشه

من هیچ تعهدی به تو ندارم ، تو هم لازم نیست به من تعهدی داشته باشی  

باورش سخته شنیدن این حرفا از  زبون کسی که یه روزی همه چیزت بود , حالم خیلی بده خیلییییی 

نظرات 11 + ارسال نظر
شادى چهارشنبه 31 شهریور 1395 ساعت 14:18

بیا یه خبر از خودت بده تو فکرتم عزیزم

چشم

گل صحرایی یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 15:17 http://www.ninigolo1393.blogfa.com

یعنی چی این حرفا

یعنی اینکه من حد و مرزم رو درست تعیین نکردم که الان این حرفا رو میشنوم

ویولا چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 23:14 http://www.sadafy.persianblog.ir

عزیزم خوبی؟ اوضاع بهتر شد؟ امیدوارم که در ارامش و سلامت باشید. پندار رو ببوس

اگه وقت کنم یه پست میذارم شما هم اون بی بی کوالا جان و ماچش کن

اسفندونه چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 14:36 http://esfandooneh.blogsky.com


آمیدورام مشکلت حل بشه

مرسی گلم

لیلا پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 18:32

عزیز دلم ناراحت نباش منم این حرفو شنیدم. خیلی سخته اما باید رو خودمون کار کنیم قوی باشیم.

به نظرم خیلی بیرحمانه است

pary پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 09:34

سلام،متاسفانه منم کم از این جملات قصار تکان دهنده نشنیدم،واسه اونایی که تلافی کردم که حرفی نیس،ولی واسه اون جمله های بی جواب مونده دنیا شرایط مشابه به وجود اورده و من دقیقا یاد اوری کردم و اینا،محاله این کارا بی جواب بمونه حتی در مورد خانواده شوشو هم شرایط تلافی و اینا رویداده

تلافی جواب میده به نظرت ؟

آتوسا سه‌شنبه 16 شهریور 1395 ساعت 11:09

عزیزم حتما از روى عصبانیت این حرف رو زده، جدى نگیر.
روابط و احساسات بعد از اومدن بچه خیلى تغییر میکنه و احتیاج به ترمیم و بازسازى داره. سعى کن بیشتر وقت بذارى براى رابطه اتون.

من این مساله رو درک نمیکنم

ویولا سه‌شنبه 16 شهریور 1395 ساعت 11:08 http://www.sadafy.persianblog.ir

عزیز دلم ایشالا که این حرفها فقط از رو دلخوری و ناراحتی زده شده باشه و اگر هم فکر میکنی که اینطوری نیست ،بهتره بعنوان یه زنگ خطر جدی بگیریش و تا کنترل اوضاع بیشتر از این از دستتون در نرفته بفکر چاره ی اساسی باشی.گاهی اوقات خیلی زود ممکنه دیر بشه عزیزم باور کن هیچ چیز به اندازه کانون گرم خانواده ارزش نداره. شاید باید بیشتر به دلشون راه بیایی. می بوسمت . موفق باشی منو بی خبر نزار

shadi دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 16:01

az khoda vasat aramesh mikham azizam

مرسی عزیزم

آرزو دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 15:58

سلام عزیزم.خودتو ناراحت نکن.معمولا آقایون موقع عصبانیت یه حرفایی میزنن که بعدش نه یادشون میاد نه متوجه میشن که حرفشون چه آسیبی به طرف مقابل زده.بعضی اوقات با اومدن یه نی نی چون تمام توجهات خانم خونه میره به سمت نی نی معمولا آقایون حسودی می کنن.

نگار یکشنبه 14 شهریور 1395 ساعت 03:33

سلام عزیزم درکت میکنم منم از این حرفا زیاد شنیدم چند سال پیش بچه های من توی پیاده رو خیابون ایستاده بودن که یه خانم فوق العاده بیشعور که با برادرش دعواش شده بود و حواسش به رانندگی نبود اومد تو پیاده رو وزد به بچه های من بعد همه تقصیرا افتاد گردن من البته خدا را شکر بچه ها هیچی شون نشد
مردا واقعا بعضی موقع ها روی رفتارشون کنترل ندارن هر چی به دهنشون میاد میگن ناراحت نباش البته من حدس زدم با شوهرت مشکل داری شاید مشکل چیز دیگه ای است
فقط اینکه صبور باش و سکوت کن خدا جای حق نشسته است

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.